loading...

جریان شناسی اسباط

بازدید : 631
جمعه 18 ارديبهشت 1399 زمان : 15:23

«مارکسیسم» به مکتبی گفته می‌شود که توسط کارل مارکس (1818-1883)، دانشمند یهودی آلمانی و نیز دوست و همکارش، فردریش انگلس (1820-1895) پایه گذاشته شد.

مهم‌ترین مؤلفه‌های مارکسیسم عبارتند از:

1.ماتریالیسم (ماده‌گرایی)

ماتریالیسم[1] مارکس و انگلس، دارای دو بعد و جهت است:

یک بعد آن تئوری فلسفی این مکتب است که وجود را مساوی با ماده می‌داند و وجود غیرمادی را به‌طور کلی انکار می‌کند. بر اساس این تفکر، وجود خدا، روح و هر موجود غیرمادی منتفی است چون در جهان، فقط ماده وجود دارد. روشن است که لازمه چنین تفکری، انکار خدا، وحی، نبوت و دین خواهد بود.

بعد دیگر آن روش منطقی «دیالکتیک مارکسیستی» است که برای شناخت طبیعت مورد استفاده قرار می‌گیرد. به باور مارکسیست‌ها تنها با این روش می‌توان حقیقت را شناخت و نسبت به آن معرفت تاریخی یافت.

ماتریالیسم دیالکتیکی بر چهار اصل استوار است:

اول) اصل تغییر و حرکت: یعنی همه پدیده‌ها در حال حرکت و تغییرند. براساس دیالکتیک، همه چیز در دنیا در حال تغییر و دگرگونی است و چیز ثابتی وجود ندارد.

دوم) اصل تضاد: یعنی هر چیز در درون خود، حاوی «ضد خود» است و بر اثر این تضاد درونی تکامل می‌یابد. به عقیده مارکسیست‌ها از درون هر پدیده یا به تعبیر آن‌ها «تز»، چیزی ضد آن، یعنی »آنتی‌تز» به وجود می‌آید و درنتیجه تقابل آنها، پدیده جدیدی به نام «سنتز» به وجود می‌آید و بدین‌صورت آن پدیده نسبت به سابق تکامل می‌یابد.

سوم) اصل تأثیر متقابل پدیده‌ها: بدین معنا که همه اشیاء برهم تأثیر متقابل دارند و چه‌بسا علت و معلول، هر دو بر هم اثر بگذارند.

چهارم) اصل جهش، انقلاب و تکامل: یعنی همه تغییرات جهان تکاملی است، نه دوری و تکراری.

2. ماتریالیسم تاریخی

ماتریالیسم تاریخی[2] تفسیر تاریخ بر اساس اصول ماتریالیسم دیالکتیک است. از دیدگاه ماتریالیسم تاریخی، اقتصاد مهم‌ترین عامل در تحولات تاریخی است.

3. دترمینیسم (جبرگرایی)[3]

مارکسیست‌ها براین باورند که انسان از خود هیچ اختیاری ندارد، بلکه هر رویدادی ازجمله شناخت، تصمیمات و کنش‌های آدمی‌به‌صورت عِلّی، توسط زنجیره پیوسته‌ای از رخدادهای پیشین تعیین شده‌است. تحولات تاریخی نیز از این قانون مستثنی نیستند و به‌صورت جبری به وجود می‌آیند.

مارکس تاریخ بشر را به پنج دوره: ۱.کمون اولیه، ۲.برده‌داری، ۳.فئودالیسم، ۴.سرمایه‌داری و 5.کمونیسم تقسیم می‌کند. او معتقد است که تاریخ، دوره‌های اول تا سوم را پشت سر گذاشته و اکنون در دوران چهارم به سر می‌برد و در نهایت، به کمونیسم خواهد رسید.

به اعتقاد مارکس در دوره کمون اولیه که اولین دوره تاریخ است، چیزی به نام مالکیت خصوصی وجود نداشته، بلکه همه چیز اشتراکی و جامعه غیرطبقاتی بوده اما در سه دوره دیگر، به جامعه طبقاتی تبدیل شد. در هر یک از این سه دوره تاریخی، بین دو گروه یا دو «طبقه» از انسان‌ها، «تضاد» وجود داشت. عامل اصلی این تضاد، دگرگونی ابزار تولید و به‌تبع آن، دگرگونی مناسبات تولیدی است؛ «تضاد» در دوران برده‌داری، بین برده‌داران و برده‌ها، در دوران فئودالیسم، بین ارباب و رعیت (فئودال و سرف) و در دوران سرمایه‌داری، بین سرمایه‌داران و کارگران (بورژواها و پرولتاریاها) است.

مارکس بهترین دوره تاریخ را همان دوره اولیه می‌داند که عاری از مالکیت خصوصی بود و انسان‌ها زندگی اشتراکی داشتند. وی معتقد است که تاریخ در آخرین دوران خود نیز به همان کمونیسم اولیه خواهد رسید؛ مجدداً مالکیت خصوصی از بین خواهد رفت و زندگی اشتراکی شکل خواهد گرفت. طبق پیش‌بینی مارکس، طبقه پرولتاریا[4] با یک انقلاب، فئودالیسم (سرمایه‌داری) را سرنگون و زمینه تحقق کمونیسم را فراهم خواهد نمود.

4. اقتصاد

از نظر مارکس، موتور محرک تاریخ، اقتصاد است. وی اقتصاد را زیربنا و سیاست، فرهنگ، دین و، همه را روبنا می‌داند.

5. مشی مسلحانه

تفکر مارکسیسم، برای پیشبرد اهداف خود، به استفاده از اسلحه برای انقلاب معتقد است و لذا در انقلاب‌های مارکسیستی و کمونیستی به‌وفور از اسلحه استفاده می‌شود؛ انقلاب کمونیستی یک انقلاب خونین است. در ضرب‌المثلی مشهور می‌گویند: «انقلاب کمونیستی مانند هندوانه است که هرچه به مغز آن نزدیک‌تر شوی قرمزتر است»؛ یعنی هر چه انقلاب کمونیستی عمیق‌تر شود، خون بیشتری می‌ریزد.

کمونیسم

کمونیسم، به معنای زندگی اشتراکی و در پی ایجاد جامعه‌ای است که در آن، همه چیز بین انسان‌ها مشترک است. نتیجه الغای مالکیت و اشتراک در همه چیز، پیدایش یک جامعه بی‌طبقه خواهد بود. کمونیسم نه‌تنها به اشتراک اموال و دارایی‌ها، بلکه به اشتراک در همسر و زن نیز قائل است. طبق دیدگاه کمونیستی، خانواده باید ملغی شود؛ زیرا مفهوم تام و کامل خانواده، تنها برای بورژوازی تحقق دارد.[5]

از لحاظ تاریخی، کمونیسم پیشینه‌ای طولانی‌تر از مارکسیسم دارد و افرادی چون مارکس و انگلس، مصرف‌کنندگان این واژه بودند. مارکس جامعه کمونیستی را به دو مرحله (فاز) تقسیم می‌کند:

اول) مرحله سوسیالیستی که بلافاصله پس از استقرار حاکمیت انقلابی پرولتاریا آغاز می‌شود. در این مرحله، هنوز دولت و حقوق از افق بورژوایی آن خارج نشده‌اند و دولتِ طبقاتی، به‌صورت دیکتاتوری پرولتاریا مستقر است. شعار عمده این مرحله چنین است: «از هر کس به اندازه توانش، به هر کس به اندازه کارش«.

دوم) سپس مرحله کمونیستی فرامی‌رسد.

شعار عمده این نظام چنین است:

«از هرکس به اندازه استعدادش، به هر کس به اندازه نیازش»؛ زیرا جامعه به وفور و «بس‌فرآوری» (تولید انبوه) در صنعت، کشاورزی و فرهنگ می‌رسد و قادر است همه نیازهای انسانی را بدون محدودیت برطرف کند. جامعه کمونیستی تنها پس از یک دوران کمابیش طولانی تدارک در دیکتاتوری پرولتاریا، مطرح خواهد شد.[6]

علت این تقسیم دومرحله‌ای عدم اجرایی بودنِ نظام و سیستم کمونیسم است. رهبران کمونیسم معتقد بودند که مالکیت خصوصی در ذهن مردم رسوب کرده و به همین دلیل، آمادگی پذیرش کمونیسم را ندارند، لذا لازم است سوسیالیسم را به‌عنوان دوره گذار و جاده‌صاف‌کن کمونیسم به اجرا درآورد، تا مردم طی آن، تربیت درست را پیدا کنند و خود را از رسوبات تفکر سرمایه‌داری و مالکیت خصوصی رها کنند اما واقعیت را باید در مخالفت تفکر کمونیستی با فطرت انسان جستجو کرد؛ همین امر سبب شکست این تفکر شد، به‌طوری‌که آنان نه‌تنها موفق نشدند به وادی کمونیسم ورود کنند، بلکه در همین دوره سوسیالیسم شکست خوردند.

امروزه نیز کشورهایی که داعیه این تفکر را دارند، به‌کلی از آن فاصله گرفته‌اند؛ کشور چین در بسیاری از اصول مارکسیسم، تعدیل جدی ایجاد کرده است و فاصله‌اش با کمونیسم هر روز بیش از پیش می‌شود. کوبا بعد از کناره‌گیری فیدل کاسترو و به قدرت رسیدن برادرش رائول کاسترو، تعدیل در نظام کمونیستی را آغاز کرده است. تنها کره شمالی باقی مانده که هنوز داعیه کمونیستی بودن را دارد که آن نیز در مقایسه با کره جنوبی، از لحاظ شاخص‌های توسعه انسانی، در زمره پایین‌ترین کشورها است.

شاخه‌های مارکسیسم

مکتب مارکسیسم در طول تاریخ، تغییرات زیادی را به خود دیده است. هر یک از رهبرانی که داعیه‌دار این تفکر بودند، به فراخور احتیاجات خویش، تغییراتی در آن ایجاد کردند و پیروان مارکسیسم نیز به‌تبع رهبران خود، از همان شاخه پیروی کردند. دو شاخه مهم این جریان که در ایران نیز تأثیرگذار بوده‌اند، عبارتند از:

1. مارکسیسم ـ لنینیسم

این شاخه را لنین[7] رهبر انقلاب شوروی پدید آورد. وی برخلاف مارکس، برای ایجاد انقلاب سوسیالیستی منتظر تاریخ نماند؛ مارکس معتقد بود هر جامعه‌ای باید سیر تاریخی لازم را بگذراند تا آماده رسیدن به سوسیالیسم و کمونیسم شود اما لنین معتقد به تصرف قدرت سیاسی از طریق ایجاد یک حزب پیشتازِ مرکب از روشنفکران انقلابی بود. لذا با این‌که جامعه روسیه تزاری در دوران فئودالیسم به سر می‌برد و هنوز وارد دوره سرمایه‌داری نشده بود و فاصله زیادی تا کمونیسم داشت، وی وارد عمل شد و با یک انقلاب، رژیم تزاری را سرنگون کرد.

2. مارکسیسم ـ مائوئیسم

این شاخه برگرفته از افکار مائوتسه تونگ[8]، رهبر حزب کمونیست چین است. مائو در چین انقلاب کرد که جامعه‌ای کشاورزی و دهقانی بود، لذا به‌جای این‌که به طبقه پرولتاریا و کارگر صنعتی توجه کند، به طبقه دهقان توجه کرد. وی برخلاف مارکس که دهقانان را ارتجاعی می‌دانست، معتقد بود که آنان طبقه‌ای انقلابی هستند.

[1]. Materialism

[2]. Historical Materialism

[3]. determinism

[4]. proletariat پرولتاریا طبقه کارگر، مزدور جدیدی است که مالکِ هیچ وسیله تولیدی نیست و نیروی کارش را برای تأمین زندگی می‌فروشد.

[5]. مارکس، کارل؛ انگلس، فردریش، مانیفست، مترجم، نامعلوم، [بی‌جا]، [بی‌نا]. شماره ثبت 6719، 17/ 3/ 2537، ص 62. (توجه: تاریخ مذکور، تاریخ شاهنشاهی است و مقصود همان 1357 هجری شمسی است).

[6]. طبری، احسان، شناخت و سنجش مارکسیسم، چ اول، تهران، امیرکبیر، 1368، ص 285 286.

[7]. ولادیمیر ایلیچ اولیانوف معروف به لنین (۱۹۲۴-۱۸۷۰) تئوریسین و انقلابی کمونیست روسی، رهبر انقلاب ۱۹۱۷ روسیه و بنیانگذار دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود.

[8]. مائوتسه تونگ (۱۸۹۳- ۱۹۷۶) سیاست‌مدار انقلابی و تئوریسین حزب کمونیست چین که با شکست دادن نیروهای چیانگ کای شک، رئیس جمهور وقت چین، در سال ۱۹۴۹م جمهوری خلق چین را بنیان گذاشت.

«برگرفته از کتاب احزاب و گروه‌های زاویه دار در ایران به قلم مصطفی اسکندری»

Let's block ads! (Why?)

🔷 کشف صدها جهش ژنتیکی در ویروس کرونا
بازدید : 1101
سه شنبه 15 ارديبهشت 1399 زمان : 15:22

محمدباقر نوبخت، محمدرضا نعمت‌زاده، اکبر ترکان، فاطمه ‌هاشمی‌‌رفسنجانی، محمود واعظی، حسین موسویان، سیداحمد زرهانی، مرتضی محمدخان، مجید قاسمی، صلاح‌الدین دلشاد، محمد حسن تولایی و زهرا پیشگاهی‌فرد.

در اولین گنگره حزب که بهمن ماه سال ۱۳۸۲ برگزار شد، کاظم جلالی نماینده شاهرود، حمیدرضا حاجی‌‌بابایی که آن زمان نماینده همدان بود، مرتضی بانک، غلامعلی دهقان و حمیدرضایی قلعه، به عضویت شورای مرکزی درآمدند. البته، کاظم جلالی و حمیدرضا حاجی ‌بابایی پس از کمتر از ۴ سال از حزب کناره‌گیری کردند.

این حزب در انتخابات مجلس ششم، با شعار «می‌خواهم شاد، سرافراز و در رفاه زندگی کنم» وارد انتخابات شد.

لیست آنان رأی نیارود اما محمدباقر نوبخت برای چهارمین بار از رشت وارد مجلس شد. او در مجلس ششم، فراکسیون اعتدال را به همراه جمعی از هم‌فکرانش تشکیل داد.

حزب اعتدال و توسعه در انتخابات هشتمین دوره ریاست جمهوری، از سیدمحمد خاتمی‌و در انتخابات نهمین دوره از‌هاشمی‌‌رفسنجانی حمایت کرد و حتی محمدباقر نوبخت، سخنگوی ستاد انتخاباتی وی شد اما ‌هاشمی‌‌رأی نیاورد و این حزب به یکی از منتقدان جدی احمدی‌نژاد تبدیل شد. در دهمین انتخابات ریاست جمهوری نیز از موسوی حمایت کرد.

حزب اعتدال و توسعه در انتخابات مجلس هشتم، لیستی متشکل از افراد زیر را معرفی کرد:

سیدمحمود دعایی، مجید انصاری، سیدمحمد میرمحمدی، اسحاق جهانگیری، بهزاد قره‌یاضی، سیدرضا اکرمی، عباسعلی زالی، ابوالفضل حسن‌بیگی، علی عباسپور، سهیلا جلودارزاده، نیره‌اعظم خوش خلق سیما، فاطمه کروبی، الهام امین‌زاده، رسول منتجب‌نیا، عادل آذر، مسعود سلطانی‌فر، محمدرضا راه چمنی، محمد اشرفی اصفهانی، حسین مظفر، الیاس حضرتی، وحید محمودی، اسدالله کیان ارثی، اسماعیل گرامی‌مقدم، رضا طلایی‌نیک، حسین میرمحمدصادقی، علیرضا محجوب، علی‌اکبر سیبویه، سلمان صفوی، امیررضا خادم و علی فتح‌الله‌زاده.

هرچند در آن انتخابات، از لیست ذکر شده، تنها چند نفر موفق به کسب آرا شدند اما دولت یازدهم به طور کامل در اختیار‌ این حزب است. در بین اعضای حزب، محمدرضا نعمت‌زاده که پست وزارت صنعت، معدن و تجارت را در اختیار دارد، از ثروتمندترین افراد کشور است. نام او به عنوان رئیس یا عضو هیأت مدیره ۳۳ شرکت به چشم می‌خورد.

همان‌طور که از نام این حزب پیداست، خود را «میانه‌رو» و «اعتدالی» معرفی می‌کند و شعار حسن روحانی، رهبر حزب، در انتخابات ریاست جمهوری نیز «اعتدال» بود. شعاری که گرچه هیچ‌گاه مفهومش از جانب مدعیان، درست تبیین نشده است ولی کسی نمی‌تواند منکر حُسن ظاهری آن شود. امید می‌رفت که در دولت مدعی اعتدال، آرامش و عقلانیت بر فضای کشور حاکم شود و هر نگاه و نظر دلسوزانه‌ای که هم‌راستا با میل آنها نیست، به چماق «افراط» رانده نشود اما چنین نبود؛ از حزب و دولتی که شعارش اعتدال است، امید می‌رفت که آستانه صبر و تحملش مقداری بالاتر باشد.

دولتی که مسئولش در مناظره‌های انتخاباتی به کنایه می‌گفت: «من سرهنگ نیستم، یک حقوقدان هستم»، باید به حداقل حقوق شهروندی مخالفان پای‌بند باشد. دولتی که رئیس‌جمهورش در مراسم تنفیذ ریاست جمهوری اعلام کرد: «خدایا به تو پناه می‌برم از استبداد رأی و عجله در تصمیم‌گیری و تقدم نفع شخصی و گروهی به منافع مردم. هم‌چنین به تو پناه می‌برم از بستن دهان منتقدان و رقیبان». انتظار تحمل مخالفان و رقیبان از سوی وی، حداقل انتظار است اما از عجایب روزگار این است که دولت اعتدال، در عمل خلاف این را ثابت کرد. رفتار دولت با مخالفان نشانگر این است که اصلاً به این شعارها پای‌بند نیست.

تنها نگاهی گذرا به برخی از سخنان رئیس دولت، میزان پای‌بندیِ دولت به چنین شعارهای فریبنده‌ای را روشن می‌کند. وی از ۱۶ مهر ۱۳۹۲ تا ۱۶ آذر ۱۳۹۳ در مناسبت‌ها و سخنرانی‌های مختلف، مخالفان خود را با چنین صفاتی نوازش کرده است:

افراطی، تندرو، کم سواد، ترسو، بزدل، هراسان، اهل سر و صدا، غوطه‌ور در فساد، تخریب‌گر، حامی‌‌شکاف قومیتی، عقب‌مانده، تازه به‌دوران رسیده، اقلیت، گروه کوچکِ حامی‌ افراط، سوء استفاده‌گر، هوچی‌باز، بی‌شناسنامه، بی‌هویت، دروغ‌پراکن، کاسبان تحریم، دلالان تحریم، از برداشتن تحریم‌ها عصبانی هستند چراکه لطمه می‌خورند؛ چون از این تحریم‌ها سوءاستفاده می‌کردند، ناراضی از لغو تحریم‌ها، ناراحت از لغو تحریم‌ها، اقلیتی تندرو که از توافق هسته‌ای ناراضی‌اند، می‌خواهند امید مردم را کمرنگ کنند، علیه خواست عمومی‌حرکت می‌کنند، به رأی مردم بی‌احترامی‌‌می‌کنند، عصر حجری‌‌اند، متوهمند، دین را نمی‌شناسند، با شعر و شعار دنبال انحرافند، عادت دارند از دیوار بالا بروند، خطای دید دارند، با پول بیت‌المال تخریب می‌کنند، کار دولت را خراب می‌کنند، از شکوفایی اقتصاد کشور خوشحال نیستند، زندگیشان در تفرقه است، پول گرفتهاند تا زیرآب این دستاورد شگرف را بزنند، وارد اتاق عملیاتی علیه دولت شده‌اند، عده معدودی که از جای خاصی تغذیه می‌شوند، از پیشرفت مذاکرات هسته‌ای نگرانند، اقلیتند، از خلقت خداوند هم ایراد می‌گیرند، در تحریم‌ها منافع شخصی دارند، تازه انقلابی شده‌اند، کودکند، از کارهای مثبت دولت ناراضی‌اند، خجل خواهند شد، بروند به جهنم و…!

حزب اعتماد ملی

این حزب در سال ۱۳۸۴شمسی، به دنبال شکست کروبی در انتخابات ریاست جمهوری و کناره‌گیری او از دبیرکلی مجمع روحانیون مبارز، توسط مهدی کروبی تأسیس شد.

رسول منتجب‌نیا، سیدابراهیم امینی، جواد اطاعت، عبـدالحسین مـقـتدایـی، مـحمد جـواد حـق‌شـنـاس، الیـاس‌ حـضرتی، رضـا حجـتـی، سـیدرضا نـوروززاده، اسـماعیل گـرامی‌‌مـقدم، محـمدرضا خبـاز، محمدباقر ذاکری، آزادی آزادمنش، رسول مهرپور، مـهدی آیتی، مهرانگیز مروتی، رضا انصاری، محمدصادق جوادی حصار، محمد زمانی قمی، سیدرسول موسوی و عبدالرضا سپهوند برخی از اعضای این حزب هستند. دبیر کل حزب نیز مهدی کروبی است.

خط‌ مشی حزب، بر اساس آنچه کروبی اعلام کرد، چنین است:

اساس و ریشه حزب ما، تفکر امام، قانون اساسی و مردمسالاری است… ما میخواهیم در جمهوری اسلامی‌از یک طرف اسلام حاکم باشد، قوانین و مقررات اسلامی‌با دید مترقیانه، منطبق با نیازهای روز و مبتنی بر رأی مردم پیاده شود. میگوییم جمهوری اسلامی‌با آرای مردم، این‌که مردم سرنوشت خودشان را تعیین کنند. همان که امام همیشه میگفت: میزان رأی مردم است

روزنامه اعتماد ملی و سایت سحام‌نیوز، رسانه این حزب است. حزب اعتماد ملی بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ رسماً در برابر نظام‌ ایستاد، برخی اعضای آن دستگیر شدند و دبیر کل آن نیز محصور گردید.

علی‌رغم ‌این‌که فعالیت حزب اعتماد ملی غیرقانونی است اما عصر روز دوشنبه ۲۱ مهرماه سال ۱۳۹۳ برابر با ۱۸ ذی‌الحجه ۱۴۳۵ در سالن اجتماعات مؤسسه الهادی به ریاست ‌هادی غفاری، همایشی با نام «امتداد اعتماد» برگزار کرد. در این همایش حزبی، محمدرضا عارف، رسول منتجب‌نیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی، محمدجواد حق‌شناس، محسن رهامی، الیاس حضرتی،‌‌هادی غفاری،‌ مصطفی کواکبیان،‌ علیرضا محجوب، عیسی سحرخیز و… شرکت کرده بودند و پیام رئیس دولت اصلاحات هم به مناسبت عید غدیر قرائت شد.

هنگامی‌که رسول منتجب‌نیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی، پشت تریبون قرار گرفت، به دفاع از سران فتنه پرداخت و خواستار رفع حصر آن‌ها شد، این سخنان منتجب‌نیا در همایش حزب متبوعش، با واکنش احزاب، فعالان سیاسی و اعضای سابق و فعلی کمیسیون ماده ده احزاب روبه‌رو شد به طوری‌که احمد بخشایش اردستانی عضو سابق کمیسیون ماده ده احزاب، حزب اعتماد ملی را حزبی غیرقانونی معرفی کرد، چراکه تلاش دارد ادامه دهند راه مشارکت، مجاهدین و دبیرکل خود باشد.

همایش حزب اعتماد ملی که خروجی آن حمایت مجدد از سران فتنه بود نه‌تنها با واکنش برخی از اعضای این حزب و روزنامه‌های زنجیره‌ای روبه‌رو نشد، بلکه روزنامه اعتماد (از رسانه‌های نزدیک و همسو با حزب اعتماد ملی) روز سه شنبه ۲۲ مهرماه ۱۳۹۳ خبر برگزاری این همایش را در صفحه ویترین خود قرار داد، تا برای این حزب که پنج سال هیچ‌گونه فعالیت رسمی‌نداشت، سنگ تمام بگذارد.

مجمع روحانیون مبارز در سال ۱۳۶۶ با انشعاب از جامعه روحانیت مبارز، تأسیس شد. دبیرکل آن، تا سال ۱۳۸۴، مهدی کروبی و بعد از او سیدمحمد خاتمی‌و اکنون سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها است.

اعضاء فعلی آن عبارتند از:

علی‌اکبر آشتیانی، سید‌هادی خامنه‌ای، سیدمحمدعلی ابطحی، سیدمهدی امام جمارانی، مجید انصاری، محمدعلی انصاری، سیدمحمد موسوی بجنوردی، اسدالله بیات، سیدمحمد خاتمی، محمدعلی خسروی، سیدتقی درچه‌ای، محمدعلی رحمانی، سیدمحمد رضوی، فاضل فردوسی، اسدالله کیان‌ارثی، سیدعلی‌اکبر محتشمی‌پور، محمد مقدم، سیدسراج‌الدین موسوی، سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها، سیدعبدالواحد موسوی لاری، محمدعلی نظام‌زاده، سیدمجتبی نورمفیدی، عیسی ولایی، سیدمحمد‌هاشمی‌و سیدعلی محمد دستغیب.

این تشکل ابتدا مشی چپ‌گرایانه داشت ولی بعدها به مشی لیبرال روی آورد. اعضای مجمع، داعیه خط امام و انقلابی‌گری دارند و اعلام کردند: «معیار کلی تقوا و در خط امام بودن و مطیع محض ولایت فقیه بودن است» اما بعد از امام، بارها در برابر ولایت فقیه، مهم‌ترین یادگار امام ‌ایستادند.

اول: «بحران سازی برای نظام»

اعضای این مجمع در بلوای ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ بسیار مؤثر بودند. زمینه‌سازی این فتنه را با دو کار طراحی کردند:

الف: انتشار بیانیه در مورد طرح «اصلاحیه قانون مطبوعات» در مجلس پنجم.

ب: پیوند زدن طرح «اصلاحیه قانون مطبوعات» با قتل‌های زنجیره‌ای، با انتشار سندی جعلی و طرح این ادعا که «سعید اسلامی‌پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است.»

دوم: درخواست ابطال انتخابات دهم ریاست جمهوری

در بیانیه مجمع روحانیون مبارز که پس از جلسه فوق‌العاده این تشکل منتشر شد، آمده بود:

مجمع روحانیون مبارز در جلسه‌ای فوق‌العاده به‌ این نتیجه رسیدکه برای دفاع از جمهوریت اسلامی‌نظام و بازگرداندن اعتماد عمومی‌و نگاهبانی از موج آشتی ملی با صندوق‌های رأی، ابطال این انتخابات و تجدید آن در فضایی عادلانه‌تر و منطقی‌تر راهکار مناسب است.

سوم: اعلام راهپیمایی روز ۳۰ خرداد ۸۸

بعد از نماز جمعه ۲۹ خرداد ۸۸ که به امامت رهبر معظم انقلاب برگزار شد، اعلام راهپیمایی در روز شنبه ۳۰ خرداد، توسط مجمع و «لغو دیرهنگام این تجمع از سوی مجمع روحانیون مبارز که لحظاتی پیش از آغاز تجمع از سوی این تشکل در سایت‌های خبری قرار گرفت، از سوی آگاهان سیاسی فرار به جلوی سران مجمع برای فرار از عواقب تلخ این تجمع تفسیر شد.»

دعوت مجمع روحانیون مبارز از مخالفان برای حضور در خیابان‌ها، پیامدهایی به دنبال داشت:

– سوختن دو مسجد لولاگر و امیرالمومنین در آتش اغتشاشگران؛

– انفجار بمب در حرم مطهر امام خمینی(ره)؛

– قتل خانم ندا آقا سلطان در حوالی خیابان امیرآباد تهران و بازتاب گسترده آن در رسانه‌های غربی؛

– دستگیری ۵ تن از اعضای خانواده آقای‌هاشمی‌‌رفسنجانی با حکم مرجع قضایی.

این مجمع در اول تیر ۱۳۸۸ بیانیه‌ای صادر کرد که در واقع ادامه اشتباهات گذشته بود و در تنور نا آرامی‌ها دمید. محورهای بیانیه مجمع روحانیون مبارز در این روز عبارت است از:

۱٫ نا آگاهانه خواندن حضور مردم پای صندوق‌های رأی؛

۲٫ زیر سؤال بردن راهکارهای قانونی از جمله شورای نگهبان؛

۳٫ خودجوش خواندن آشوب‌های پس از انتخابات و نفی دخالت بیگانگان در این آشوب‌ها؛

۴٫ تقدیر از موسوی و تشبیه شهر به پادگان نظامی؛

۵٫ درخواست آزادی همه عناصر و فعالان فتنه؛

۶٫ درخواست از صداوسیما برای انتشار نظرات و خواسته‌های فتنه‌گران؛

۷٫ زیر سؤال بردن راهکارهای قانونی و درخواست تشکیل هیأت بی‌طرف، برای بررسی اعتراضات.

مجمع اسلامی‌بانوان

مجمع اسلامی‌بانوان پس از کسب مجوز از وزارت کشور، در ۶ دی ۱۳۷۷ اعلام موجودیت کرد. دبیر کلی‌ این حزب از ابتدا تا کنون، بر عهده فاطمه کروبی، همسر مهدی کروبی بوده‌است. این تشکل پس از جدایی مهدی کروبی از مجمع روحانیون مبارز و ائتلاف دوم خرداد و تشکیل حزب اعتماد ملی، از احزاب اقماری حامی‌‌اعتماد ملی به شمار می‌رود.

برگرفته از کتاب« جریان‌شناسی احزاب و گروه‌های زاویه‌دار در ایران»

Let's block ads! (Why?)

یادداشت | جریانات سیاسی حوزه از منظر رهبر معظم انقلاب

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 36
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 6
  • بازدید کننده امروز : 5
  • باردید دیروز : 7
  • بازدید کننده دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 28
  • بازدید ماه : 382
  • بازدید سال : 382
  • بازدید کلی : 58237
  • کدهای اختصاصی